از جمله رنجآوری در زندگی فردی و اجتماعی افراد برجای میگذارند؛ که به این طریق، درمان و مقابله با آنها دشوارتر و پر هزینه میشود.
طبق گفته آنها، در این میان، فردگرایی و دوری از ارتباطات خویشاوندی و جمعی سالم، آسیبی اجتماعی و رفتاری است که شاید نمود کنونی آن در جامعه که از دلایل مختلف ناشی میشود، به راحتی قابل پذیرش باشد؛ آنچنان که اظهار بیعلاقگی فرزندان نسبت به حضور در میهمانیهای خانوادگی اعم از دیدارهای خویشاوندی، مبدل به دیواری دفاعی و مستحکم گشته که والدین نیز نسبت به شکاندن آن، آنچنان اصراری ندارند.
این آسیبها که اغلب از آغاز دوران بلوغ و نوجوانی، ظهور پیدا کرده و تمایلات افراد نسبت به حضور در جمع و دوری از عزلت را کاهش میدهد و با عبور از این دوران پرمخاطره تا حدی کمرنگ میشود، چندی است که به جامعه جوان کشورمان نیز تا حدی سرایت کرده که کارشناسان تربیتی و رفتارشناسی نسبت به اعلام هشدار به خانوادهها برای پیشگیری از ابتلای فرزندان به آن یا جلوگیری از ادامه گرایش آنان به این آسیب، احساس نیاز کردهاند.
البته عوامل مختلفی همچون تامین نشدن نیازهای فردی اعم ازعدم محبت از سوی والدین یا اطرافیان و آغاز معاشرت با افراد ناسالم و مخالف ارزشهای اجتماعی از عواملی است که دوری نوجوانان و جوانان از ارتباطات خانوادگی و سالم و یا گرایش به عزلت نشینی را به همراه دارد.
همچنین ترک تحصیل و بیکاری یا تن دادن به مشاغل ناسالم و غیرقانونی، گرایش به اعتیاد و دخانیات یا موادمخدر به ویژه مواد صنعتی، رفتارهای خشونتآمیز و پرخاشگرانه، نداشتن الگوی سالم و پذیرفتنی و بهطور عمده، ناآگاهی نسبت به شیوهها، مهارتها و کیفیت زندگی از دیگر مواردی است که در شیوع قابل توجه این آسیب در میان نوجوانان و جوانان ایرانی مۆثر بوده است.
در میان آثار منفی که رشد گرایش به فردگرایی و دوری از ارتباطات خویشاوندی و جمعی سالم در جامعه نوجوان و جوان را در پی دارد، تمایل به استفاده بیش از حد معقول از ابزارهای الکترونیک از جمله کامپیوتر و تلفن همراه است که نمود آن را میتوان در افزایش «اس ام اس بازی»، چت کامپیوتری و انجام بازیهای رایانهای مشاهده کرد.
به طور کلی در بیان علل گوشه گیری و عزلت نشینی نوجوانان و جوانان این عوامل را می توان به طور اخص
خاطر نشان ساخت:
** مراقبت شدید والدین: کودکان و نوجوانان در مقابل مراقبت شدید والدین از خود واکنش نشان می دهند که ممکن است به صور مختلف جلوه گر شود، یکی از آنها تسلیم شدن در برابر والدین است و نتیجه آن ار دست دادن استقلال بوده که ممکن است به صورت واکنش طغیان و سرکشی بروز کند. کودکان غیر مستقل معمولا نمیتوانند با بچه های دیگر به سر برند و بعضی از آنها کمرو و خجول هستند و از طرف همسالان خود طرد می شوند. زیرا آنها مهارت اجتماعی بلد نیستند لذا این دست از کودکان تبدیل به نوجوانان و جوانان عزت گزین و گوشه گیر آینده می گردند.
**نواقص جسمانی: در برخی از نوجوانان و جوانان بعضی از اعضای بدنشان را که معمولا مورد دید بینندگان است مانند صورت، بینی، چشم و ... که مورد توجه و یا تمسخر دیگران واقع می شود را دوست ندارد و لذا به گوشه گیری و عزلت گزینی روی می آورند.
**عدم اطلاع از مهارتهای اجتماعی: نوجوانان و جوانان کناره گیر، ممکن است ندانند که در موقعیتهای اجتماعی مختلف باید چه کاری انجام دهند؛ تا این امر تعامل آنها را با همسالانشان تسهیل کند.
باید یاداور شد که متأسفانه بهدلیل ناآگاهی والدین، بسیاری از نوجوانان، عزلتگرایی و خلوت گزینی را با خود به دوران جوانی سوغات میبرند، لذا هرچه خانوادهها با نتایج و آثار مستقیم منفی ابتلا به این آسیبهای رفتاری ناآشناتر باشند، کمتر میتوانند فرزندان خود را به ارتباطات خانوادگی، خویشاوندی و گروهی سالم تشویق کنند و طبیعتا این امر، نه تنها موجبات رنج فرزندان، بلکه موجبات آزار خود والدین را در پی دارد.
نظرات شما عزیزان: